زبان میرشکاری (ملکی گال)

زبان یکی از ویژگی های فرهنگی مهم هر جامعه است .
برای همین امروز به بررسی و معرفی زبان میرشکاری (ملکی گال) ، زبان اکثریت مردم گرو می پردازیم .
زبان میرشکاری (ملکی گال) متعلق به شاخه زبان های جنوب غربی ایران ( زیر شاخه زبان های نو غربی) است که در مرکز ، جنوب و شمال بشکرد ( سه حوزه زبانی گافر ، پیزگ و زنگیک) ، شرق سندرک ( روستاهایی چون نز ، دون ، شیبکوه و…) و به صورت جزیره زبانی در جنوب میناب ( گرو ، مازاوی ، جنوب تلنگ و…) و در سیریک ( روستای گراییک ) و جاسک (روستای گزدان)
گویشورانی دارند .
آمار سخنگویان این زبان بطور دقیق مشخص نشده است .
در بشکرد زبان میرشکاری بیشتر تحت عنوان ” ملکی گال” شناخته می شود که ملک به معنای سرزمین بومی و محل زندگی است و گال به معنای گفتگو ، زبان ،گویش و سخن است.
اهالی بشکرد معتقد بر این هستند که زبان اصلی بشکرد ملکی گال(میرشکاری) بوده .(اثبات نشده).
نخستین بار ارنست فلویر سیاح انگلیسی در کتاب بلوچستان ناشناخته (1882م) از زبان میرشکاری یاد کرده است اما بیشتر مطالب زبان شناختی که فلویر گرد آوری کرده بود از بین رفته است .
همچنین ایلیا گرشویج ایرانشناس ر
همچنین ایلیا گرشویج ایرانشناس روس تبار در یادداشت هایی تحت عنوان travel in bashkardia
در سال 1956 به بررسی شماری از واژه ها و برخی از نکات صرفی و نحوی زبان میرشکاری ( ملکی گال) پرداخته است .
در مقاله ای به نام « زبان های جنوب شرق ایران » که پروفسور ٱ شروو ( زبانشناس آمریکایی) با استفاده از یادداشت ها و مطالب فلویر ، گرشویج ، مرگشتیرنه و نیز مطالعات خودش به بررسی گویش های بشکردی ، لارستانی و کمزاری می پردازد .
زبان های بشکردی را به جنوبی و شمالی و رودباری تقسیم می کند.
مراد از بشکردی جنوبی همان زبان میرشکاری و بشکردی شمالی مارزی گال می باشد .
رودباری همراه با جوس و دیناربر ، گویش های ناحیه بندرعباس ، گویش های اوزی بندرعباس و احتمالاً همچنین گویش هرمزی ، رودانی و مینابی است.
در این مقاله به طور مختصر به آواشناسی ، صرف و نحو و بررسی این گویش ها می پردازد .
قابل ذکر است که گویشوران دو گروه رودباری و بشکردی شمالی تقریباً درک متقابل از سخنان یکدیگر دارند ولی سخنوران این دو گروه قادر به درک زبان میرشکاری (ملکی گال) نیستند اما میرشکارزبانان بر این گویش ها درک و تسلط دارند .
همچنین ملکی گال ها تسلط نسبی بر زبان بلوچی دارند.
در جولای 2008 جراردو باربارا محقق ایتالیایی به بررسی زبان میرشکاری در گرو می پردازد ، حاصل کار او مستندات یک دستور زبان طرحدار و یک فرهنگ لغت با حدود 5000 مدخل است که انگلیسی و فارسی زبان های هدف آن می باشد .
از نظر یونسکو ، زبان میرشکاری از زبان های در معرض خطر انقراض است این درحالی است که گویشوران این زبان علاقه خاصی به یاددهی زبان فارسی معیار به کودکان خود دارند که میراث زبان گذشته را با مشکل رو به رو می کند .
همچنین توسعه زندگی امروزی ،رسانه ها ،آموزش ، فرهنگ کلی حاکم بر جامعه ایران ، تکنولوژی و مدرنیته تاثیر زیادی بر زبان میرشکاری گذاشته است .
برای مثال امروزه یک میرشکارزبان نوجوان درکی از واژه “هاشوگیز” ( به معنای سفره نان یا سفره زیر هاش «آسیاب دستی») ندارد چون نان را از نانوایی خریداری می کند که آرد آن به وسیله دستگاه های مکانیزه و طی یک پروسه پیچیده تهیه می گردد.
برای حفظ زبان میرشکاری تلاش های سخنوران فرهیخته این گویش الزامی است تا با ثبت و ضبط این زبان آن را از نابودی حفظ کنند‌ .
شاعران ، هنرمندان ، اهالی موسیقی و معلمان نیز عهده‌دار این مسئولیت هستند .
زبان میرشکاری یکی از قدیمی ترین زبان های ایرانی است (ج.باربارا) که ضمن حفظ خویشاوندی خود با زبان فارسی ،واژگان ، داستگاه آوایی و الگو های صرفی و نحوی خاص خود را دارد با این وجود تلفظ بسیاری از واژگان این زبان با تلفظ شان در زبان های قدیمی ایرانی (مانند پهلوی ، اشکانی ،اوستایی،فارسی میانه) قرابت دارد .
برای نمونه به موارد زیر می توان اشاره کرد.
– دُمِستان (domestān) : damistān پهلوی / به معنای زمستان
-اوپِس (upes) : āpusih پهلوی/ به معنای آبستن
– شِپ (šep) : šap پهلوی/ به معنای شب
– بِرِنز (brenz) : brinz اشکانی / به معنای برنج
– اِستور(estur): istārag فارسی میانه/ به معنای ستاره
– وَرک(vark) : varak پهلوی / به معنای بره
– بیگاه :بیگاه — فارسی میانه / به معنای هنگام غروب
-کَتَم (katam): katām پهلوی/ کدام(کلمه پرسشی)
– سورت(surt) : sart پهلوی / به معنای سرد
-گمیس (gomis) : گِمیز در پهلوی و گوامیزه در اوستایی / به معنای ادرار
-ماستِر (māster) : mastarg پهلوی / مغز، هر آنچه در جمجه قرار دارد .
– تورخ
تورخ (tūrx) : turak پهلوی / به معنای شغال
– یاپ (yāp) : āp پهلوی /به معنای آب
– گِرند ( gerand) : granta اوستایی /به معنای رعد و برق
– کش(kāš): kāš پهلوی / به معنای پهلو ، کنار ،بغل
– تَهل (tahl) : tahl پهلوی / به معنای تلخ
اِسپیت (espit) : spēt پهلوی /به معنای سفید
-وِرخ (verx) : verka اوستایی /در این مورد یک اتفاق جالب افتاده ورخ در گذشته معنی گرگ را داشته ولی در میرشکاری معنی پلنگ را دارد .
علاوه بر وجود بسیاری از واژگان بازمانده از زبان های قدیمی ایرانی در زبان ملکی گال می توان به ویژگی ارگتیو افعال متعدی گذشته و بسیاری از ویژگیهای صرفی و نحوی دیگر اشاره کرد که همگی نشانگر آن هستند که میرشکاری نسخه تغییر یافته و تحول یافته زبان های پیشین ایرانی است.

نوشته شده توسط : امید میرشکار- ادمین ژئو گرو
https://www.instagram.com/p/CFuiVwSpd0y/

Visits: 630

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا